English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3120 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
word wrap U حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
mouse U فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse
mouses U فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
cursor tracking U حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
pages U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
paged U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
cursors U حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
cursor U حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
page U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
horizontal U حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
wraparound U حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
paddled U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddle U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
cursors U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
paddles U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddling U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
horizontal U میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
hangers U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
hanger U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
shifting U حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
jitter U خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
mouses U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouse U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
doubled U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled up U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
balances U قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
balance U قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
moved U حرکت دادن
stir up <idiom> U حرکت دادن
movement U حرکت دادن
move U حرکت دادن
shifted U حرکت دادن
shift U حرکت دادن
moves U حرکت دادن
shifts U حرکت دادن
scanners U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
moom umjigigi U حرکت دادن بدن
moveable U قابل حرکت دادن
interrupting U حرکت دادن وقفه
course U بسرعت حرکت دادن
coursed U بسرعت حرکت دادن
courses U بسرعت حرکت دادن
scurried U بسرعت حرکت دادن
scurries U بسرعت حرکت دادن
scurry U بسرعت حرکت دادن
route U فرمان حرکت دادن
interrupts U حرکت دادن وقفه
routes U فرمان حرکت دادن
propels U بردن حرکت دادن
interrupt U حرکت دادن وقفه
propel U بردن حرکت دادن
scurrying U بسرعت حرکت دادن
propelled U بردن حرکت دادن
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
advances U حرکت دادن چیزی به جلو
stir U حرکت دادن بهم زدن
advance U حرکت دادن چیزی به جلو
traversed U حرکت دادن لوله در سمت
stirred U حرکت دادن بهم زدن
traversing U حرکت دادن لوله در سمت
traverses U حرکت دادن لوله در سمت
traverse U حرکت دادن لوله در سمت
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
stirs U حرکت دادن بهم زدن
commercial water movement U حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
whiff U باصدای پف حرکت دادن وزیدن
advancing U حرکت دادن چیزی به جلو
stirrings U حرکت دادن بهم زدن
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
apple desktop bus U باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
paper U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papering U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papers U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
rouse U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
slew U حرکت دادن کاغذ از میان یک چاپگر
papered U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
sculled U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
scull U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
give free rein to <idiom> U اجازه حرکت یا انجام کاری را دادن
roused U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
yawed U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
yaw U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
rouses U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
sculls U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
columns U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
arrow keys U مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
carry U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carried U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carrying U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carries U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
DFD U نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
mouses U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
mouse U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
trap U سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
windage U پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
bytes U حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
byte U حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
joystick U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
roll on roll off U سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
mechanical mouse U وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
downward movement U حرکت رو به پایین
alluvial deposit U موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
adjusting to water U حرکت در هوا هنگام فرود دراب
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
backspace U حرکت نشانه گر یک واحد به چپ یا عقب
fluctuating U حرکت به بالا و پایین
fluctuated U حرکت به بالا و پایین
fluctuation U حرکت به بالا و پایین
fluctuates U حرکت به بالا و پایین
fluctuate U حرکت به بالا و پایین
zero hour U هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
pass U عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
passes U عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
passed U عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
antistrophe U حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
windage U تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com